ارسباران ناحیه ای کوهستانی و جنگلی است که در شمال استان آذربایجان شرقی، جنوب رودخانه ارس و حدفاصل استان گیلان و مرز آذربایجان با وسعت بیش از۱۶۴ هزار هکتار واقع شدهاست. شامل شهرستان های اهر، کلیبر، ورزقان، هریس و خداآفرین به مرکزیت اهر که در زمان گذشته شامل ۱۸ محال و بعضاً ۱۳ محال می شد.
این ناحیه سرزمین پهناوری است که از شمال به رود ارس و از مشرق به مشکین شهر و مغان و از جنوب به سراب و اوجان و از مغرب به مرند وتبریز محدود است و شهرستان ارس را در بر میگیرد.
نام این منطقه از دوران کهن” ارسبار” یا “آرازبار” بوده که در دوران حکومتهای ترک به قرهداغ یا قراجهداغ تغییر نام میدهد.
نام ارسباران از سه جزو ارس، بار و آن تشکیل شده است، ارس نام رود مرزی است که درشمال این ناحیه جنگلی قرار گرفته است، بار به معنی حاشیه و کناره می باشد و آن نیز پسوند مکان می باشد که طبق فرهنگ دهخدا به معنی در حاشیه رود ارس می باشد، یعنی منطقه ای که در حاشیه رود ارس می باشد (احمد علیجانپور، ۱۳۹۱).
تاریخچه
ارسباران از عرصههای مهم جنگهای ایران و روس بودهاست. بخش مهمّی از تدارکات و افراد قشون ایران از این نواحی تأمین میشدهاست. عطاالله خان (آتاخان)، ایلخان شاهسون در جنگ مذکور سالیان دراز در رکاب عباس میرزای ولیعهد، قرهداغ را به مرکز مقاومت در برابر روسها تبدیل کرده بود. دژ مستحکم عباس میرزا سپهسالار غیور تبریزی در جنگهای ایران و روس در روستای کردشت واقع در نوار مرزی و در محال دیزمار ارسباران واقع شدهاست. در فصول سرد ارتفاعات جنگلی قره داغ به شکل تیره دیده می شود که به همین دلیل به آن نام قره داغ (قره = سیاه و داغ = کوه) اطلاق گردیده است.
از آثار تاریخی مهم ارسباران می توان به قلعه بابک که در این ناحیه قرار دارد، اشاره نمود. این قلعه که به نامهای «دژ بابک»، «بذ و قلعه جمهور» هم معروف است، دژ و مقر سردار تاریخی ایران، بابک خرمدین بودهاست. این قلعه در نزدیکی شهر کلیبر در شمال شرق استان آذربایجان شرقی قرار دارد.
پارک ملی ارسباران
ارسباران صرف نظر از جاذبههای شکارگاهی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به دلیل وجود گونههای گیاهی و جانوری کمیاب، چشماندازهای بکر و وسیع و شکنندگی و آسیبپذیری بالای خود در سال ۱۳۵۰ شمسی ابتدا به عنوان منطقه ممنوعه و سپس منطقه حفاظت شده تحت حفاظت و نظارت اعلام شد و چندی پیش نیز به پارک ملی ارسباران ارتقا یافت. این منطقه بین ایل گنه چای و کلیبرچای می باشد.
در پارک ملی ارسباران ۲۲۰ گونه پرنده، ۳۸ گونه خزنده، ۵ گونه دوزیست، ۴۸ گونه پستاندار و ۲۲ گونه ماهی شناخته شده است. این منطقه در سایه وجود زیستگاه هایی غنی، زیستگاه پستانداران بزرگ نظیر کل و بز، گراز، خرس قهوه ای، گرگ، سیاه گوش و پلنگ می باشد.
همانگونه که اشاره شد به دلیل حفظ ذخایر ژنتیکی و تنوع زیستی منطقه ارسباران، این منطقه از سال ۱۳۵۰ در سطح وسیعی بیش از ۷۲۴۰۰ هکتار، ابتدا به عنوان منطقه شکار ممنوع و سپس به عنوان منطقه حفاظت شده ارسباران تحت حفاظا قرار گرفته است (علیجانپور، ۱۳۷۵). این منطقه در سال ۱۳۵۵ به دنبال شکل گیری مفهوم “شبکه ذخیره گاه های زیست کره جهان” همراه با هشت منطقه دیگر کشور از سوی سازمان جهانی یونسکو به عنوان ذخیره گاه زیست کره ایران ثبت شد (نهرلی و همکاران، ۱۳۷۸).
تاکنون در توده های جنگلی ارسباران شیوه خاصی از جنگل شناسی اجرا نشده است و برداشت چوب صرفاً توسط افراد محلی و بومی صورت گرفته و مسایل و مشکلاتی از قبیل تبدیل اراضی جنگلی و برداشت های بی رویه چوب برای مصارف روستایی و عشایری و حضور دام در عرصه این جنگل ها با شدت و ضعف منطقه ای وجود دارد.
این حالت به گونه ای است که تعداد در هکتار درختان، سطح مقطع برابر سینه در هکتار و درصد پایه های دانه زاد بطور معنی داری در منطقه حفاظت شده بهتر از منطقه غیر حفاظتی است (علیجانپور و همکاران، ۱۳۸۳). وضعیت کمی و کیفی تجدید حیات یا توده جوان در منطقه حفاظت شده نیز همانند توده مادری بطور معنی داری بهتر از منطقه غیرحفاظتی ارسباران می باشد (امیرقاسمی و همکاران، ۱۳۸۰). در منطقه ارسباران ۱۳۳۴ گونه گیاهی که به ۴۹۳ جنس و ۹۷ تیره تعلق دارند، شناسایی شده است (بیرنگ و همکاران، ۱۳۷۳).
بنابراین پیشنهاد می گردد مدیریت مبتنی بر حفاظت می تواند راهکار مناسبی برای حفظ تنوع تنوع گونه ای این جنگل ها باشد.
جنگل های ارسباران و تنوع گونه ای آن
از نظر جغرافیای جنگل، جنگل های ارسباران متعلق به جنگل های کوهستانی پهن برگ مخلوط هستند که حدفاصل بین جنگل های نم پسند خزری و نیمه خشکی پسند مناطق استپی و جنگل های زاگرس به حساب می آیند. از نظر ترکیب گیاهی این جنگل ها بیشتر به جنگل های شمال ایران شباهت دارند ولی درجه تخریب این جنگل ها بیشتر از جنگل های شمال می باشد. با وجود این ترکیب درختی و درختچه ای این جنگل ها تفاوت هایی با جنگل های خزری دارند و از نظر جغرافیای گیاهی (فیتوژیوگرافیک) می توان این منطقه را برای خود منطقه فلورستیک مستقل دانست. طبق مطالعات و آماربرداری های دکتر احمد علیجانپور، که در بخش مهم و قابل توجهی از جنگل های ارسباران انجام شده، حدود ۸۲% از جنگل های منطقه دارای فرم رویشی شاخه زاد و تنها ۱۸% دارای فرم رویشی دانه زاد می باشد.
در این میان جنگلهای بلوط و ممرز، همراه گونههایی چون «کیکم»، «سماق»، «زرشک»، «انار وحشی»، سیب و گلابی وحشی، معرف مناطق جنگلی متراکم با اقلیم مرطوب، حکایت از غنای جنگلی این منطقه میکنند. دو نوع بلوط Quercus macranthera و Q.petraea (Q.komorniki به نظر دکتر جوانشیر) از ارتفاع ۱۸۰۰ متری حضور دارند. در ارتفاع ۷۰۰ متری توده های بلوط دیده می شوند که با قطع یکسره در سال ۱۳۵۰ و قبل از آن، سیاه تلو جایگزین آن شد.
میوه جنگلی قرهقات (موثر در کنترل فشار و تصفیه خون) نیز در جنگلهای ارسباران به وفور یافت میشود. به دلیل شرایط خاص و ویژه اقلیمی و جغرافیایی، منطقه ارسباران از پوشش غنی و متنوع گیاهی و قارچی برخوردار است. از میان دو هزار و ۴۰۰ گونه شناسایی شده در آذربایجان حدود ۱۴۰۰ گونه از مجموع آنها در جنگلهای ارسباران زیست می کنند. طی سالهای اخیر طی چند سال نمونهبرداری مستمر و مداوم، قارچهای منطقه ارسباران جمع آوری، شناسایی و بیش از ۲۵۰ گونه قارچ از منطقه گزارش کرده است (دکتر محمدرضا آصف).
از جمله مکان های مناسب در جنگل های ارسباران جهت استراحت و اسکان می توان به قلعه درسی، مکیدی درسی، آینالو در کلیبر و چیچکلو در ورزقان اشاره کرد.
از نظر پوشش گیاهی، از طرف غرب منطقه ارسباران، نیز در اطراف رود ارس، پوشش گیاهی اطراف به عنوان بافر و محافظ عمل می کنند. این پوشش شامل گونه هایی مانند گز، بید، پده، نی، نارون، انجیر و سنجد می باشند. این وضعیت در این منطقه تا منطقه “سیه رود” ادامه داشته که پس از این منطقه مستقیماً وارد پوشش گیاهی اصلی ارسباران می شویم.
رود ارس مابین مرز کشور با ارمنستان، آذربایجان و نخجوان می باشد. پوشش گیاهی در دو سمت مشابه هم می باشند. حاجی رود، کلیبر چای، ایل گنه چای و سلین چای، چهار روخانه مهمی هستند که آب آنها به ارس ریخته می شود.
ولی در سال های گذشته به خاطر ضعف مدیریتی بزرگان و امضای معاهدات ننگینی مانند ترکمنچای این مناطق از کشور عزیزمان ایران جدا گردیدند.
این تشابه پوشش گیاهی کاملاً در پوشش گیاهی جنگل های آذربایجان و پوشش گیاهی گردنه حیران در مشخص می باشند. تنها تفاوتی که مابین پوشش های گیاهی دو منطقه وجود دارد، در نوع مدیربت می باشد که وضعیت جنگل های آذربایجان رفته رفته بهتر از وضعیت های جنگل های کشور ما گشته (بدلیل حفاظت) و در عوض جنگل های ما وضعیت تخریبی یافته اند.
حداقل ارتفاع از سطح دریا در منطقه جنگلی ارسباران ۳۰۰ الی ۳۵۰ متر می باشد. بعد از سیه رود پوشش گیاهی با پوشش درختچه های خاصی آغاز می گردد، در ابتدا تراکم این درختچه زارها کم بوده و در مکان های سنگلاخی استقرار یافته اند و لی بتدریج که شرایط زمین مساعد گشته است، درختچه زارها نیز حالت انبوه تر و متراکمی پیدا کرده اند.
انبوه این درختچه زارها از گونه سیاه تلو (Palliurus spina-christi) بوده، و از گونه های درختچه ای دیگر می توان به انار، سیاه تنگرس، انجیر (به صورت لکه ای و خیلی کم) و … اشاره نمود.
نگرش به جنگل از دیدگاه توسعه پایدار، لزوم حفظ گونه های درختی را به عنوان ذخیره های ژنتیکی در اولویت قرار می دهد. منطقه رویشی ارسباران از جمله رویشگاه های ۵گانه ایران محسوب می شوند، با ۱۶۴۰۰۰ هکتار هکتار.
این منطقه یکی از رویشگاه های نیمه مرطوب بخش شمال غربی کشور را تشکیل می دهد. این جنگل ها از نظر حفظ آب و خاک، جلوگیری از سیل، حفظ منظر و تفرجگاه و پناهگاه حیات وحش و تنوع زیستی تولید اکسیژن و تلطیف هوا و جلوگیری از بهمن که در منطقه قابل توجه است و همچنین جلوگیری از ریزش سنگ در اوایل بهار و حفظ ذخایر ژنتیکی و گیاهان دارویی دارای اهمیت است که نیاز به برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه و منسجم برای شناخت کامل اکوسیستم منطقه دارد.
یکی از این گونه های مهم و با اهمیت فراوان سرخدار می باشد. این گونه در اغلب کشورهای اروپایی مانند انگلستان، جنوب نروژ و سوئد و تا عرض جغرافیایی ۶۱ درجه شمالی و کشورهای بالتیک و آلپ تا ارتفاع ۱۴۰۰ متری از سطح دریا و کوه های کارپات قفقاز، ترکیه و جنگل های شمال کشور و شمال آفریقا به صورت مخلوط اغلب همراه با گونه های راش، ممرز، نراد و نوئل هستند. (مصداق، ۱۳۸۱).
در جنگل های ارسباران دارمرز تا ارتفاع ۲۲۰۰-۲۱۵۰ متری می باشد.